تحولات منطقه

حملات اخیر به تأسیسات نفتی آرامکو نشان داد که عربستان سعودی کشوری آسیب پذیر است و مداخله این کشور در تنش بین آمریکا با ایران فقط این آسیب پذیری را افزایش می‌دهد.

چرا عربستان سعودی نباید در تنش بین آمریکا و ایران مداخله کند؟
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

به گزارش خبرنگار بین‌الملل قدس آنلاین؛ حملات اخیر پهپادی نیروهای یمنی به تأسیسات نفتی آرامکو در عمق خاک عربستان سعودی که اقتصاد وابسته به نفت این کشور را هفته‌ها با مشکلات فراوان مواجه کرد، نشان داد که این کشور بسیار آسیب پذیر است بنابراین هرگونه مداخله این کشور در تنش ایجاد شده بین آمریکا و ایران فقط و فقط می‌تواند این آسیب پذیری را افزایش دهد.

در حال حاضر عربستان سعودی و ایران در دو جبهه با یکدیگر روبه‌رو هستند. نخست در یمن و دوم در عراق، این در حالی است که هیچ یک از این دو کشور نمی‌توانند بدون از دست دادن نفوذ قابل توجهی از میدان خارج شوند؛ خروجی که می‌تواند به قیمت تضعیف یا از بین رفتن مشروعیتشان در این دو جبهه تمام شود.

در عین حال ایران از وضعیتی به مراتب بهتر از عربستان برخوردار است چرا که در تجاوز عربستان به خاک یمن که منجر به کشته و زخمی شدن و آوارگی بسیاری از مردم این کشور شده است، ایران همواره در کنار مردم یمن بوده است و مردم یمن نیز خواستار این حمایت‌ها هستند. در عراق نیز ماجرا به همین منوال است؛ در حالی که چیزی نمانده بود تا گروه‌های تروریستی مورد حمایت آمریکا و عربستان با اشغال بغداد پایتخت عراق کار این کشور را یکسره کنند و یک گام بلند در روند اجرایی شدن پروژه «خاورمیانه بزرگ» بردارند، حمایت‌های ایران و ایجاد جبهه مردمی مورد حمایت تهران در برابر این گروه‌های تروریستی، جانی دوباره به نیروهای نظامی عراق داد تا بتوانند شرایط را تغییر دهند و تمامیت ارضی عراق را که با مخاطره مواجه شده بود حفظ و حراست کنند.

محمد بن سلمان و مقامات سعودی که نگران افزایش نفوذ ایران در منطقه هستند، تلاش کرده‌اند تا با خرید تجهزات نظامی بیشتر و کشاندن پای نظامیان آمریکا به منطقه و خلیج فارس و تحریک کردن مردم با گسترش نفوذ ایران مقابله کنند، طراحی برخی حملات به سفارت جمهوری اسلامی ایران در قالب اعتراضات اخیر مردم عراق با هدف زیر سؤال بردن تلاش‌های ایران در این کشور از اقدامات رژیم آل سعود در این راستا بوده است؛ اقداماتی که با آگاهی مردم بیدار عراق راه به جایی نبرده است و مردم و مقامات عراق همواره بر حفظ روابط برادرانه با ایران تإکید کرده‌اند.

به گزارش میدل ایست آی، درواقع درگیر شدن ایالات متحده در هر دوی این تقابل‌ها یعنی حمایت از حمله متجاوزانه عربستان سعودی به یمن و تقابل ریاض با نفوذ ایران در عراق، این  کشور را وارد درگیری منطقه‌ای کرده است که خارج از توان و کنترل عربستان است. این در حالی است که حتی خود ایالات متحده نه می‌تواند این درگیری‌های منطقه‌ای را حل کند و نه حتی می‌تواند آنها را مدیریت کند.

عربستان و یک تردید مرگبار

در میان تشدید اخیر و افزایش تنش‌ها بین ایالات متحده و ایران ، عربستان سعودی همچنان مردد است و احتمالاً از اینکه توان و آمادگی آغاز یک جنگ جدید در خلیج فارس را در  خود داشته باشد ، ترسیده است.

در حالی که ریاض - که بعد از ترور سردار سلیمانی و واکنش موشکی ایران به این ترور، تلاش کرد مواضع محتاطانه‌ای اتخاذ کند - ممکن است مخفیانه از ترور سردار قاسم سلیمانی فرمانده نظامی ایران و افزایش روزافزون رویارویی تنش‌های لفظی میان آمریکا و ایران خوشحال باشد ، اما باید نگران جنگ جدیدی باشد که به احتمال بسیار آتش آن به میادین نفتی این کشور و حتی فراتر از آن نیز برسد - همه اینها در حالی رخ می‌دهند که این پادشاهی همچنان در باتلاق جنگ ناتمامی که با یمن آغاز کرده است گرفتار است.

بازی دوسرباخت سعودی در یمن

در حالی که برخی کارشناسان یک تقابل با شدت کم بین آمریکا و ایران را در خاک عراق قریب الوقوع می‌دانند، عربستان سعودی در یمن هنوز به اهداف و منافع  مورد نظرش دست نیافته است؛ اهدافی همچون ایجاد یک حکومت وفادار به ریاض در صنعا که باتوجه به اینکه کنترل بسیاری از مناطق یمن در دست حوثی‌ها قرار دارد به نظر دور از واقعیت و دست نیافتنی می‌رسد.

درواقع باید گفت که هیچ راهی برای پیروزی عربستان سعودی در این جنگ که پنج سال پیش برای نمایش قدرت توسط یک ولیعهد جوان و جاه طلب آغاز شده است، وجود ندارد.

در عین حال، وقتی صحبت از درگیری احتمالی با ایران به میان می‌آید این پرسش مهم مطرح می شود که  آیا عربستان سعودی توان درگیرشدن در دو جبهه و نبرد همزمان با یمن و ایران را دارد؟

وقتی موضوع درگیر شدن در یک جنگ کلاسیک با ایران مطرح می‌شود توانایی‌های عربستان سعودی بسیار کم فروغ‌تر جلوه می‌کند؛ حال اینکه کافی است مراکز نفتی این کشور مورد حمله قرار گیرد و اختلال در صادرات نفتی موجبات ناآرامی در داخل عربستان را فراهم آورد.

میدل ایست آی تصریح میکند که البته سابقه نظامی عربستان سعودی در یمن نشان داده است که قابلیت های این کشور، به ویژه نیروی هوایی آن، می‌تواند موفقیت‌هایی را در پی داشته باشد اما پیروزی در جنگ آن هم زمانی که طرف مقابل شما ایران باشد مسئله‌ای کاملاً متفاوت است.

باید گفت که در صورتی که دونالد ترامپ به افزایش احمقانه تنش‌ها با ایران ادامه دهد، عربستان سعودی چاره ای نخواهد داشت جز اینکه حمایت خود را از مواضع ایالات متحده اعلام کند و به این ترتیب این کشور به تامین کننده اصلی بودجه نظامی آمریکا و پایگاه عملیات نظامی آمریکا علیه ایران و به سیبلی برای حملات متقابل ایران تبدیل خواهد شد و این در حالی خواهد بود که اقتصاد این کشور به دلیل نوسانات قیمت‌های بازار با کاهش ثروت نفتی خود دست به گریبان است.

پیامدهای مداخله در تنش آمریکا و ایران

مقامات سعودی به خوبی می‌دانند که ترامپ هیچ عقد اخوتی با آنها نبسته است و به اصطلاح عاشق چشم و ابروی آنها نیست و درصورتی که آمریکا بتواند در جنگ احتمالی علیه ایران پیروز شود- که بسیار بعید به نظر می رسد- عربستان سعودی در نوبت بعدی قرار خواهد داشت.

بدون شک، این رژیم سعودی خواهد بود که در مرحله بعدی همانگونه که ترامپ با سایر متحدان نزدیک خود (مانند کردها در سوریه) رفتار کرد، کنار گذاشته خواهد شد. ریاض با حذف تهدید احتمالی ایران، مجبور خواهد بود تأمین امنیت کشورش را که ا زجنگ دوم جهانی به آمریکا سپرده بود؛ خود برعهده بگیرد.

دومین نکته مهمی که مقامات ریاض باید نگران آن باشند رویکرد سوداگرانه و تاجرمابانه ترامپ در سیاست خارجی است که توجه به آن می‌تواند هرگونه اشتیاقی را که ممکن است پس از ترور سردار سلیمانی در بین سران این کشور برای درگیر شدن با ایران در سر می‌پرورانند، سرکوب کند؛ چرا که پیامدهای هرگونه درگیری نظامی با ایران، می‌تواند برای عربستان سعودی فاجعه بار باشد.

بن سلمان و مواجهه با یک انتخاب دشوار

به نظر می‌رسد سیاست خارجی بن سلمان ولیعهد جاه طلب سعودی و دیگر مقامات عربستان در بازه زمانی کنونی باید کاستن از تنش‌ها بین آمریکا و ایران باشد چرا که اگر جز این باشد رسیدن موشک های ایرانی به اهدافی در خاک عربستان میتواند ولیعهد و مقامات آل سعود را با انتخاب های دشواری مواجه سازد چرا که در صورت بروز این اتفاق اگر بن سلمان سکوت کند و فقط نظاره‌گر باشد جز تحقیر برای او چیزی نخواهد داشت و اگر به جنگ بپیوندد  قلمرو این کشور  به منطقه جنگی تبدیل خواهد شد که ممکن است تاب سیل موشک‌های ایران را نداشته باشد.

این پیش بینی‌ها در حالی رخ می‌دهد که حملات موشکی سال گذشته به دو میدان نفتی عربستان چند هفته صادرات  نفتی این کشور را مختل کرد.

باید اذعان کرد که مواجهه با این گزینه‌های دشوار، فقط در صورت حل و فصل مناقشه ایالات متحده با ایران درباره مسائل منطقه‌ای قابل حل است، که خود نیازمند فوری یک بحث صریح و صادقانه بین عربستان سعودی و ایران است.

عربستان سعودی نه فقط باید در بحران جاری آمریکا و ایران که از سال ۱۹۷۹ آغاز شد، بی طرف باشد بلکه در عین حال باید تلاش‌های دیپلماتیک را برای کاستن از تنش و مذاکره بین آمریکا و ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای که با رژیم سخت تحریم ها مواجه شده است فراهم آورد.
این در حالی است که حفظ بی طرفی ممکن است - با توجه به حمایت بن سلمان از ترامپ و وابستگیش به حمایت ترامپ- گزینه ای آسان یا حتی عملی برای رژیم سعودی نباشد.

همچنین بعید نیست که ولیعهد سعودی خود را از هرگونه تجاوز آمریکا علیه ایران جدا بداند اما اگر ولیعهد بخواهد از جنگی جلوگیری کند که در آن، برای آینده خود او نیز تصمیم گرفته خواهد شد، باید خارج از بازی ای بماند که بسیار بزرگتر و خطرناک تر از آن است که فکر می‌کند. عربستان سعودی آسیب پذیر است و جنگ ایالات متحده علیه ایران، فقط و فقط این آسیب پذیری را افزایش خواهد داد.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.